زندگینامه کارلوس گوسن معاون موفق کمپانی بزرگ ماشین های رنو-نیسان
کارلوس گصن (Carlos Ghosn)، متولد 9 مارس 1954، یک کارآفرین و مدیر اجرایی لبنانی-برزیلی-فرانسوی است. وی بیشتر به خاطر رهبری شرکتهای اتومبیلسازی نیسان موتور، رنو و میتسوبیشی به شهرت رسیده است.
کارلوس غصن در لبنان به دنیا آمد و تحصیلات اولیهاش را در لبنان و فرانسه انجام داد. در سال 1978 وارد کارخانه رنو شد و به طور سریع پیشرفت کرد. او در سال 1996 به عنوان مدیر عامل رنو نیسان بین الملل (Renault Nissan BV) منصوب شد و از همان زمان شروع به اصلاحات بزرگ در این شرکت ها کرد.
در دهه 2000، گصن به عنوان مدیر عامل نیسان به شهرت جهانی رسید و از طریق برنامه “نیسان ریستراکچرینگ” به شرکتی با سودآوری بالا و رقابتی تبدیل کرد. او همچنین توانست برندهای دیگری مانند اینفینیتی را به توسعه برساند و نیسان را به یکی از برندهای اصلی در صنعت خودروسازی تبدیل کند.
گصن همچنین نقش مهمی در نجات میتسوبیشی از بحران مالی داشت. در سال 2016 به عنوان مدیرعامل میتسوبیشی نیز منصوب شد و با اجرای برنامه “نیسان-میتسوبیشی روشنگری” توانست این شرکت را به سودآوری بازگرداند.
زندگینامه کارلوس گوسن (Carlos Ghosn) از جمله معدود مغزهای متفکری است که با قدرت اندیشه بالای خود توانسته در یک زمان هدایت دو کمپانی بزرگ را برعهده گیرد و در هر دو بهعنوان یک پدیده باور نکردنی ظاهر شود. مدیریت کمپانی «نیسان موتورز» ژاپن، «رنو» فرانسه و همچنین عضویت در هیئت مدیره امپراتوری «سونی» و شرکت «Alcoa» تمامی اینها شرایطی است که برای هر فرد ممکن است با تمام توان و تجربه و دانشی که داشته باشد محال و باور نکردنی باشد. نکته جالب اینجاست که گوسن علاوه بر اینها در کشور ژاپن به عنوان یک فرد مؤثر و دست اندرکار حرفهای در لوازم خانگی نیز شهرت دارد.

کارلوس غصن (Carlos Ghosn)
کارلوس گوسن نمونه کامل مدیری است که با آشنایی کامل از فرهنگ های مختلف، بازارهای چند ملیتی را شناسایی کرده و با استفاده از خرد و دانش بالای خود نبض هر یک از این بازارها را در اختیار خود گرفته است. مدیری که خود متولد آمریکای جنوبی است، کار رسمی خود را در اروپا آغاز کرده و اوج شهرتش را در آسیا تجربه نموده و حال هر هفته بین سه قاره آسیا، اروپا و آمریکا در حال سفر است تا مبادا از تجربیات دیگران عقب بماند.
دادن جانی دوباره به کمپانی تقریبا ور شکسته «نیسان» که حال به عنوان کمپانی شماره دو خودرو سازی ژاپن مجددا به عرصه رقابت بازگشته است، سبب شد تا نام گوسن به عنوان یک اسطوره در اذهان مردم ژاپن باقی بماند. هنگامی که او در سال ۱۹۹۹ سکان هدایت این کمپانی را در دست گرفت، به همه هواداران این شرکت قول داد که در عرض دو سال مجددا آن را به روزهای پرشکوه اولیهاش بازگرداند و اگر موفق به انجام دادن این کار نگردد، بلافاصله پس از این مدت از سمت خود استعفا خواهد کرد و همگان دیدند که بعد از مدت دو سال نه تنها نیازی به استعفای او نبود بلکه برای موفقیت او جشنهای بزرگی برپا شد.
اینکه ملیت او کجایی است مسئلهای نیست که به راحتی بتوان به آن پرداخت. کارلوس گوسن در نهم مارس ۱۹۵۴ در برزیل متولد شد. پدر و مادرش اصلیتی لبنانی داشتند و او نیز با شناسنامه فرانسوی در بیروت بزرگ شد. در سال ۱۹۷۴ از دانشگاه پلیتکنیک پاریس فارغالتحصیل شد و در سال ۱۹۷۸ از یکی دیگر از دانشگاه های این شهر مدرک مهندسی گرفت و بلافاصله در یک کمپانی فرانسوی ساخت لاستیک با نام «میشلین» مشغول بهکار شد و در سال ۱۹۸۱ به سمت مدیریت یکی از شعبههای شرکت در پاریس درآمد.
هوش سرشار او در کار عبور از پلههای ترقی را بسیار آسان گردانیده بود. به سبب تواناییها و نظریات فوقالعادهاش به سرعت مورد توجه مدیران «میشلین» قرار گرفت و در فاصله سالهای ۱۹۸۴ و ۱۹۸۵ بهعنوان مسئول بخش تحقیق و توسعه کمپانی به خدمت گرفته شد. پس از آن در سال ۱۹۸۶ به عنوان مسئول هماهنگی شعبات کمپانی در آمریکای جنوبی به زادگاهش بازگشت و در برزیل مشغول بهکار شد. برای مدت چهار سال در آنجا ماند و بازار «میشلین» را در آمریکای جنوبی قوت بخشید و بر همین اساس مدیران شرکت تصمیم گرفتند تا در اختیار گرفتن بازار آمریکای شمالی گوسن را به آنجا بفرستند. دیگر برای آنها نام گوسن همانند نام سردار لشکری میآمد که او را به هر ماموریتی میفرستادند، از پیروزی و کشورگشایی او مطمئن بودند. هر زمان خطری برای بازار یک منطقه احساس میشد، فورا گوسن در جلسات مطرح میگردید و بلافاصله از توان او برای رهایی استفاده میکردند. اینگونه بود که در سال ۱۹۹۰، کارلوس گوسن بهعنوان مسئول نمایندگیهای کمپانی «میشلین» وارد آمریکای شمالی شد و فعالیت خود را آغاز نمود. ورود او به این منطقه به منزله نوسازی ساختار تمامی شعبه های حاضر در آنجا بود. با یک خانهتکانی گسترده در اوایل دهه ۱۹۹۰ چنان قدرتی به حضور کمپانی در منطقه بخشید که مدیران آن تصمیم به خرید کمپانی لاستیک سازی «Uniroyal Goodrich» گرفتند و از این وضعیت به مراتب خرسند به نظر میرسیدند.
با پیچیدن آوازه شهرت و توانایی مهندس گوسن در سراسر جهان و میان کمپانیهای بزرگ و صنعتی، هر یک در تلاش برای بکارگیری او برآمدند و پیشنهاداتی را مطرح مینمودند. از میان تمامی تقاضاها از شرکتهای دور و نزدیک، گوسن پیشنهاد کمپانی رنوی فرانسه را پذیرفت و در اکتبر سال ۹۶ با این کمپانی وارد قرار داد شد. در دسامبر آن سال گوسن با سمت مدیریت این کمپانی در «Mercosur» مشغول بهکارشد. در این سمت او مسئولیت بخشهای مهندسی، توسعه، ساخت، تحقیقات پیشرفته، عملیات قدرت و همچنین خرید محصولات در این منطقه را برعهده داشت.
با ورود او به بازار خودرو، کمکم استعدادهای ویژه او در این صنعت نمایان گشت. سیاستهای اقتصادی او چنان مورد رضایت مدیران کمپانی در آمده بود که از او در جلسات مختلف بهعنوان یک سیاستمدار حرفهای نام میبردند.در مدت زمان اندکی با کاهش هزینههای اضافی و همچنین تعطیل کردن تعدادی از شعبه های کم سود این شرکت در مکانهای مختلف، سبب کسب سود دهی فراوان برای کمپانی گردید و از آن پس او را «Le Cost Killer» – قیمت شکن مینامیدند.
در اواخر دهه ۱۹۹۰ کمپانی نیسان ژاپن به پایان عمر خودش نزدیک شده بود. سهامداران این شرکت اقدام به فروش سهام خود کرده بودند و هر یک قصد فرار از این وضعیت بحرانی و خطرناک را داشتند. در همین زمان شرکت «رنو» با خرید ۳۷ درصد از سهام این کمپانی به نجات آن برخاسته بود. در مارس ۱۹۹۹ کمپانی فرانسوی «رنو» رسما این میزان سهام را خریداری کرد و اعلام کرد که قصد دارد جلوی ورشکستگی کامل نیسان را بگیرد. مدیران این کمپانی بسیار آسوده و با زبانی بسیار ساده سخن از رهایی نیسان از خطر سقوط میدادند و با اعتماد به نفسی بالا اعلام میکردند که کمپانی آنها توان انجام این عملیات نجات را دارد. البته آنها حق داشتند، چرا که از نیروی متخصصی بهره میجستند که همواره در لحظات بحرانی نجات بخش خواهد بود و در کارنامه خود پیروزی ارزندهای را ثبت کرده است.
در ژوئن سال ۱۹۹۹ کارلوس گوسن برای نوسازی و نجات نیسان به ژاپن فرستاده شد. پس از یک سال تحقیق و بررسی در ژاپن، در ژوئن ۲۰۰۰ او رسما مدیریت کمپانی را بر عهده گرفت و متعهد شد که در عرض دو سال مجددا نیسان را به همان توانمندی باز خواهد گرداند. برای بسیاری این صحبت تنها یک بلوف و یا یک شعار تلقی میشد اما آنان که گوسن را میشناختند به خوبی به تحقق این مسئله واقف بودند.
مشابه عملکردش در «رنو» اینبار نیز او اقدام به حذف هزینههای اضافی نمود، تعطیلی بسیاری از شعبه های راکد، کاهش بسیاری از هزینههای داخلی و خرج و مخارج رسمی کمپانی، او را قادر ساخت تا با مدیریت جدی و توانمند خود، در آغاز هزاره سوم روزنه امید را نمایان سازد. در عرض مدت زمان کوتاهی گوسن به مشهورترین چهره در ژاپن تبدیل شد. آنها که سن و سال بیشتری داشتند او را با افسانههای کهن ژاپنی مقایسه میکردند و توانایی او را خارج از توانایی انسان معمولی میدانستند، در اکتبر سال ۲۰۰۱ او اقدام به چاپ کتاب زندگینامهاش نمود و در اولین ماه فروشش توانست ۱۵۰ هزار نسخه از آن را به فروش رساند که به پرفروشترین کتاب آسیا شهرت یافت.
در دهه 2000، گصن به عنوان مدیر عامل نیسان به شهرت جهانی رسید و از طریق برنامه “نیسان ریستراکچرینگ” به شرکتی با سودآوری بالا و رقابتی تبدیل کرد. او همچنین توانست برندهای دیگری مانند اینفینیتی را به توسعه برساند و نیسان را به یکی از برندهای اصلی در صنعت خودروسازی تبدیل کند.
گصن همچنین نقش مهمی در نجات میتسوبیشی از بحران مالی داشت. در سال 2016 به عنوان مدیرعامل میتسوبیشی نیز منصوب شد و با اجرای برنامه “نیسان-میتسوبیشی روشنگری” توانست این شرکت را به سودآوری بازگرداند.
در سال 2018، گصن به طور ناگهانی در توکیو بازداشت شد به اتهامات مالی و تقلب مالی. وی به مدت چند ماه در بازداشت بود و پس از آزادی مشروط، از ژاپن فرار کرد و به لبنان پناهنده شد. پس از فرار به لبنان، گصن در آنجا به عنوان پناهنده سیاسی مورد استقبال قرار گرفت. او ادعا کرد که از سوی مقامات ژاپنی به طور ناعادلانه و غیرقانونی مورد تعقیب و دستگیری قرار گرفته بود. این ماجرا بینالمللی شد و برای مدتی توجه رسانهها و مردم جهان را به خود جلب کرد.
بعد از فرار، گصن ادعا کرد که تحت شرایط سخت قرار داشته است و برخی از جزئیات بیشتر در مورد موضوعات مالی و قضایی مربوط به او در ژاپن افشا کرد. او همچنین نقش خود را در بهبود عملکرد شرکتهایی مانند نیسان و میتسوبیشی برجسته کرد و تأکید کرد که از شرایط اقتصادی نامساعدی در زمان رهبری این شرکتها رنج برده بودند.
پس از فرار گصن، ژاپن از لبنان درخواست تسلیم او را داد و از لبنان نیز تقاضای همکاری در مورد پرونده او و تحقیقات مربوطه کرد. با این حال، لبنان اعلام کرد که نمیتواند گصن را به ژاپن تسلیم کند زیرا بین دو کشور توافقی در زمینه تبادل محکومان وجود ندارد.
مورد گصن هنوز به عنوان یک ماجرای بینالمللی و قضایی مورد توجه است و در دستور کار قضایی و رسانهها قرار دارد. همچنین، نقش و عملکرد گصن در عرصه صنعت خودرو و مدیریت شرکتهای بزرگ همچنان موضوع بحث و بررسی است.